sábado, 12 de mayo de 2012

قطره ای از عدالت و ذره ای وجدان بیدار

فرد کابری از سایت بالاترین کتاب وجدان بیدار را نسخه آقایان موسوی کرده بود برای اینکه ایشان بخوانند .امروز یاد این کابر بالاترین افتادم بدلیل اینکه اول کتاب وجدان بیدار را بنده خواندم دیدم چیزی که بر ملت ما و مبارزین واقعی ما گذشته خیلی وحشت ناکتر و خیلی نامردمی تر و ناجوانمردانه تر از محتوای آن کتاب بر ما گذشته هست .وجدان بیدار داشتن از یک کتاب خواندن میتواند برخواسته شود اما از هزار کتاب خواندن هم ممکن است خبری از وجدان نباشد . از یک ناعدالتی کوچک میتواند وجدان برخیزد و زبان اعتراض باز کند و فریاد بر آورد و عامل حرکت انسان وانگیزه برای عدالت و آزادی باشد . این را هم تجربه شده داریم که از اعدام های جمعی و کشتار جمعی و اعدام روزانه کسانی بودن که دم بر نیاوردن هیچ تبریک هم به جلاد گفتند .اینجا خبری از وجدان نبود و نه از عدالت نه بدلیل عدم آگاهی بلکه بدلیل سر توی آخور داشتن بود و دنبال جاه مقام ومنصب و پول ومنال بود که چشم قلب و وجدان بسته باقی ماند تا این اواخر بهار عرب که آغاز شد آقای محمد نوری زاد از اهل بیت امام زهر خورده جلاد جماران اعتراف می کند که دروغ گفتیم آدم کشتیم و شکنجه کردیم برای ماندن در قدرت . رژیم آخوندی و تمام سران و گرگهای کوچک وبزرگ آن در این دوره تغییر با چالش بزرگی مواجه هستند که از بدو شروع سربریدن آزادیها و خشکاندن قطرات عدلت در مغز وروحشان نفوذ کرده بود همیشه بر این طبل می کوبیدن که منافقین تمام شدن و حضوری در ملت ندارند و منفورند و هزار یک اتهامات صدمن یک غاز که فقط برای روحیه دادن نیروهای خودشان مصرف داشت .خب امروز از سخنگوی وزارت خارجه بیت ولایت باید سوال کرد خب این وحشت از اشرف بی سلاح و لیبرتی محصور و شبه زندان برای چیست ؟ از کجا میسوزید و آه ناله سر میدهید ؟ چرا وحشت دارید از قطره ای عدالت ؟ مگر نمی گفتید مجاهدین منفور هستند و جایگاهی ندارند در میان ملت ایران ؟ مگر عقلتان را از دست داده اید این همه مزدور و لابی استخدام کنید برای نامه نگاری به دولت آمریکا مبادا منافقین را از لیست در بیاورند و صدای آمریکا هم به صدای ملا تبدیل کردید یا کردن و آیت الله بی بی سی را هم در خدمت گرفتید البته ممکن آنها شما را بخدمت گرفتن برای ادامه خیانت به این ملت با این تاریخ و با این فرهنگ .بنده اعتقاد دارم بزرگترین خدمت به استعمار گران از ناحیه همین رژیم های دیکتاتوری و دیکتاتورها است از همین رو است که شما استثمار می کنید و آنها استعمار . 

اما به این موضوع میخواستم بپردازم .قطره ای از عدالت کافی است برای دهم شکستن سیاست مماشات با رژیم و در هم کوبیدن سیاست استمالت از این رژیم آخوندی حاکم بر ایران. 

دادگاه استیناف فدرال آمریکا و شکایت سازمان مجاهدین خلق هم رژیم را به سوز گداز وداشت و ابراز وحشت کرد و هم تناقض گویئ های وکیل هیلاری کلینتون را برملا میکند وکیل مجاهدین در جواب وکیل هیلاری کلینتون که مدعی شده بود که هنوز دسترسی به کمپ اشرف نداشتن برای اینکه بدانیم این سازمان سلاح دارد یا ندارد می گوید اما دولت به خوبی می داند اشرف همواره برای بازرسيهای اعلام نشده در سراسر دوران اشغال عراق توسط آمريکا از آوريل ۲۰۰۳ تا اوايل ۲۰۰۹ در دسترس بوده است. 

افسران ارشد آمريکايی که مسئول حفاظت از کمپ اشرف در طول آن سالها بوده اند به اتفاق آرا اظهار داشته اند که نيروهای آمريکايی به تمامی ساختمانها و پرسنل اشرف دسترسی کامل داشته اند و مکرراً بازرسيهای اعلام نشده ای را به اجرا درآورده اند. 
ژنرال ديويد فيليپس، سرهنگ وسلی مارتين، سرهنگ گری مورش و سرهنگ مک گلاسکی که همگی به عنوان فرماندهان آمريکا در اشرف خدمت کرده اند در شمار 21مقامی هستند که در لايحه يی که در پرونده به طور رسمی به ثبت رسيده است در اين باره شهادت داده اند. 
دولت همچنين کاملاً آگاه است که در آوريل ۲۰۰۹ به عنوان بخشی از کار انتقال کنترل بر روی اين کمپ، نيروهای عراقی اشرف را با استفاده از يکان سگهای پليس به طور کامل جستجو کردند و يک مدرک مکتوب دادند که هيچ سلاح و مهماتی پيدا نکردند. 


رژیمی صد بارنه بلکه هزار بار خواب دیده بود که مجاهدین نابود شدن بعد از اعدام و حلق آویز هوادران دور ونزدیک این سازمان و لاطائلات و مزخرفات عوام فریبانه اش سراسر از عقده وکینه توزانه و مزورانه اش خلاصه بگور رفت و مجاهدین خلق همچنان زنده وسر بلند و با افتخار تمامیت این رژیم را به چالش کشیدن وبه مادر چالشها و تضاد های سرنگون کننده تبدیل شدن . این یعنی حیات سیاسی اجتماعی و مبارزاتی یک ملت . این آن گنج عظیم ما ایرانیان ایران دوست و آزاده است این راه و رسم و این نسل صدق وفدا انگیزاننده است این است آن گنجینه عظیم و با ظرفیت عظیم .این یک توهم نیست عین واقعیت است .اگر توهم بود رژیم ددمنش آخوندی راحت می خوابید و تمام تضادها و چالشهای بزرگ و کوچک رژیم را سر هم بندی می کردن و اختلافات گرگ های ولایتی و سبزینه گی باز هم سر پوش می گذاشتند و به غارت چپاول ادامه می دادن .و حتی برنامه اتمی رژیم هم به سرنگونی راه نمی برد . اگر بخواهم بدون مبالغه و تعارف بگویم ما ایرانیان باید کلاه مان را بیاندازیم بالا و شکر این نعمت تاریخی و مبارزاتی را بکنیم . فرق نمی کند چه اندیشه ای داریم فقط آزادگی نیاز دارد و خط سرخ داشتن با این رژیم ددمنش و سرا پا فساد آخوندی

No hay comentarios:

Publicar un comentario